درسآموزههای اجرای سیاست چندتألیفی در سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک؛ گامی در مسیر عدالت کیفی |
کد مقاله : 1155-ICSA |
نویسندگان |
مجتبی همتی فر *1، سید امیرحسین میردامادی2 1عضو هیئت علمی گروه مبانی تعلیم و تربیت دانشگاه فردوسی مشهد 2دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تهران |
چکیده مقاله |
رعایت عدالت کیفی در نظام آموزش و پرورش به عنوان اصلی بنیادین و مکمل بُعد کمّی عدالت تربیتی (برابری در دسترسی و بهرهمندی)، مستلزم توجه به تنوع و تفاوتهای نیازها و علائق متربیان است. در نظام آموزشی عدالتمحور انتظار میرود که عدالت کیفی در عناصر اصلی برنامه درسی از جمله مواد و منابع یادگیری تعین یابد. در همین راستا، راهکار ۹-۳ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با محوریت ایده سیاست «چندتألیفی»، بر آن است که زمینهای مناسب برای تحقق بعد کیفی عدالت تربیتی فراهم نماید. سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک ـ به عنوان یکی از نهادهای نوپای ذیل وزارت آموزش و پرورش ـ با رویکردی تحولگرایانه در تنظیمگری محتوایی مرتبط با کودکستانها، طی سه دوره (سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳) این سیاست را درباره بستههای تربیت و یادگیری به اجرا درآورده است. مقاله حاضر ضمن بازخوانی این تجربه حکمرانی و تحلیل مزایا و چالشهای اجراییسازی آن، درسآموزههایی را ارائه نموده است. اهم این درسآموزهها، ملاحظاتی ناظر به دوگان بومگرایی – تألیف فراگیر، تمرکز - عدم تمرکز، جهتگیریهای نرم (صریح و پنهان) تولیدکنندگان و مؤلفان، ارتقا و کیفیتبخشی بستههای تألیفی، مدیریت بازار تولید محتوای آموزشی، پیچیدگیها و ملاحظات فرهنگ سازمانی وزارت آموزش و پرورش، مدیریت تعارض منافع گروههای ذینفع و سطوح اداری ذیربط، فرهنگ انتخابگری و انحصارگرایی است. این درسآموزهها میتواند برای سیاستگذاری و تنظیمگری محتواهای آموزشی در نظام آموزش رسمی و عمومی کشور الهامبخش باشد. |
کلیدواژه ها |
سیاست چندتألیفی، عدالت تربیتی کیفی، سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، بستههای تربیت و یادگیری، تنظیمگری محتوایی |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |