نسبت ملی گرایی و برنامه درسی ملی با عدالت آموزشی از منظر نظریه پردازان انتقادی
کد مقاله : 1208-ICSA
نویسندگان
سیروس منصوری *
عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اراک دانشکده علوم انسانی
چکیده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه نظریه پردازان انتقادی به برنامه درسی ملی و متمرکز از منظر عدالت آموزشی است. بر این اساس روش پژوهش، تحلیلی بوده و برای این منظور ادبیات پژوهش در حوزه نظریه انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و مضامین مرتبط با برنامه درسی ملی و متمرکز و نسبت آن با مسائلی همچون عدالت و برابری آموزشی استخراج گردید. سپس مفروضه های اصلی نظریه پردازان انتقادی در این زمینه مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از منظر نظریه پردازان انتقادی، برنامه درسی ملی و ملی گرایی در برنامه درسی به عنوان ابزاری است که از طریق آن صدای اقلیت خاموش می شود و صدای اکثریت که عمدتا طبقه سرمایه دار است، به عنوان تنها صدا برای دانش آموزان ارائه می شود. همچنین نتایج نشان داد که از منظر نظریه پردازان انتقادی، برنامه درسی ملی از طریق مفاهیمی عقلایی و به ظاهر جذاب همچون سرمایه فرهنگی، اتحاد و انسجام به شیوه ای هنرمندانه خواست اقلیت ها را نادیده گرفته و در نتیجه منجر به یکدست شدن آموزش و بی عدالتی می شود.
کلیدواژه ها
برنامه درسی، برنامه درسی متمرکز، ملی گرایی، نظریه انتقادی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی